متن آهنگ راز جنون سینا سرلک

ترانه سرا : قاسم صرافان و یاسر امیری
آهنگ و تنظیم : سعید رضایی

Text Music Sina Sarlak Raaze Jonoon

کاور آهنگ راز جنون سینا سرلک

همان لحظه که تیر از شب رها شد تمام قصه یک جا برملا شد
من از اول سیه پوش تو بودم همه جای جهانم کربلا شد

ای عقل که پرسیده ای از راز جنونم
دیوانه ی لبخند کسی در دل خونم

آن بی خبرم من که گرفتم خبر از عشق
آن خانه به دوشم که درآورده سر از عشق

یک دشت به اندازه ی پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی

هرکس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهان از نظرش رفت

هرکس که خدا را به خود آغشته نیاید
هرکس که به دل گندم ری کشته نیاید

پرسیدم از او در دلش آن لحظه چه ها بود چه ها بود
گفت آن سر بر خاک خدا بود خدا بود خدا بود

یک دشت به اندازه ی پیچ و خم هستی
یک دشت که افتاده بر آن دست چه دستی

هرکس که در این راه دلش رفت سرش رفت
با یک نظر دوست جهان از نظرش رفت

تکست آهنگ راز جنون سینا سرلک

لینک کوتاه مطلب
5 شهریور 1400 ۰
نظرات
تکست ایرانی | متن آهنگ ایرانی